×

با ما در ارتباط باشید

خانه> بلاگ ها> اخبار شرکت

معلمان به عنوان مربیان، دانش‌آموزان را در سفر توسعه‌ای زندگی‌شان هدایت می‌کنند

Time : 2025-09-10
وقتی به مشاوران فکر می‌کنیم، اغلب افرادی موفق را مجسم می‌کنیم که جوانان را در زمینه شغلی‌شان هدایت می‌کنند. اما برای بسیاری از ما، اولین و تأثیرگذارترین مشاورانمان معلمانمان هستند. معلمان فقط به دانش‌آموزان مهارت‌های تحصیلی نمی‌آموزند، بلکه به عنوان مشاور عمل می‌کنند، ما را از مسیر چالش‌های کودکی و نوجوانی هدایت می‌کنند، به ما کمک می‌کنند تا هویت خود را توسعه دهیم و ما را برای سفر پیش رویمان آماده می‌کنند. در روز جهانی معلم، ما نقش معلمان را به عنوان مشاوران و تأثیر عمیقی که بر زندگی‌های ما دارند، جشن می‌گیریم.
یک معلم-منشی به روش‌هایی که خارج از چارچوب کلاس درس است، رابطه‌ای اعتمادی با دانش‌آموزانش ایجاد می‌کند. آن‌ها محیط‌های یادگیری شمولی ایجاد می‌کنند که در آن دانش‌آموزان احساس ارزشمندی و شنیده‌شدن می‌کنند و اغلب تلاش می‌کنند از طریق ارتباط شخصی با دانش‌آموزان یک قدم فراتر بروند. به عنوان مثال، در زنگ‌های استراحت، برخی از معلمان منشی‌های متعهد، کنار دانش‌آموزان می‌نشینند، داستان‌هایی از روزهای مدرسه خودشان را با آن‌ها به اشتراک می‌گذارند یا ساده‌تر از آن، از آن‌ها درباره ماجراهای آخر هفته‌شان سؤال می‌کنند. این تعاملات ظاهراً غیررسمی، نقشی اساسی در پرورش اعتماد متقابل ایفا می‌کنند.
خانم تامپسون، یک معلم زبان انگلیسی در یک مدرسه راهنمایی در حومه شهر را به عنوان مثال در نظر بگیرید. او متوجه شد که لیلی، یک دانش‌آموز جدید، هر روز ناهار را تنها و خمیده روی یک کتاب می‌گذراند. خانم تامپسون به جای نادیده گرفتن این موضوع، یک روز ناهار خود را به میز لیلی برد و با او درباره رمان فانتزی که داشت می‌خواند گفت‌وگو کرد. در هفته‌های بعد، گفت‌وگوهای ناهاری آن‌ها از بحث درباره کتاب‌ها به اشتراک گذاشتن رویاهایشان و نگرانی‌هاشان پیش رفت. لیلی درباره دشواری‌های دوست‌یابی در یک مدرسه جدید بازگو کرد و خانم تامپسون مشورت‌های عملی مانند پیوستن به باشگاه کتابخوانی مدرسه را پیشنهاد داد. این عمل ساده در پیوند با دیگران، تجربه مدرسه لیلی را دگرگون کرد و او به زودی فعالانه در زندگی مدرسه شرکت کرد.
مربیان-معلمی مانند خانم تامپسون وقت می‌گذارند تا گوش دهند، درک کنند و مراقبت کنند. آن‌ها دانش‌آموزان خود را تنها به عنوان اعداد یا نمرات آزمون نمی‌بینند— بلکه آن‌ها را به عنوان افرادی با شخصیت‌های منحصربه‌فرد، علایق و اهداف می‌شناسند.
این اعتماد پایه رابطه مربی-دانشجو است. وقتی دانشجویان به معلمان خود اعتماد می‌کنند، احتمالاً بیشتر راجع به مشکلاتشان باز می‌شوند، کمک می‌خواهند و مشورت می‌گیرند. به سناریویی فکر کنید که دانشجوی خجالتی که رویایش این است که سخنران عمومی شود اما از ارائه در جلوی کلاس ترسیده است. یک معلم-mentor ممکن است استعداد دانشجو را متوجه شود و سپس با صبرانه آموزش یک به یک ارائه دهد، با ارائه‌های کوچک و بدون فشار در محیط خصوصی کلاس شروع کند.
آقای چن، یک معلم تاریخ دبیرستان، یکبار با دانش‌آموزی به نام جیک مواجه شد که در جلسات بحث کلاسی از تماس چشمی خودداری می‌کرد و حرف‌هایش را می‌گویند. پس از گفت‌وگوی خصوصی، آقای چن متوجه شد که جیک به بحث‌های تاریخی علاقه‌ی پنهانی دارد. برای کمک به جیک در غلبه بر ترس صحنه، آقای چن در کلاس خالی خود روزهایی را برای شبیه‌سازی بحث تعیین کرد و به تدریج تعداد حضار را افزایش داد، همراه با افزایش اعتماد به نفس جیک. در نهایت، جیک نه تنها در بحث‌های سطح مدرسه شرکت کرد، بلکه عضو تیم بحث شد و چندین جایزه را کسب کرد. یک مربی-معلم ممکن است اولین فردی باشد که دانش‌آموز با او درباره‌ی رویاهایش از ورود به دانشگاه، ترس‌هایش از آینده، یا مشکلاتش در خانه صحبت کند. این فضای امن به دانش‌آموزان اجازه می‌دهد تا افکار و احساسات خود را کاوش کنند و حمایت لازم برای رشد خود را دریافت کنند.
سرپرستی معلمان به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا اهداف خود را تعیین کنند و با تلفیق تجربیات دنیای واقعی در فرآیند تعیین اهداف، یک برنامه برای دستیابی به آنها تهیه کنند. آنها دانش‌آموزان را تشویق می‌کنند تا رویاهای بزرگی داشته باشند، اما در عین حال واقع‌بین باشند. ممکن است فارغ‌التحصیلانی که اهداف مشابهی را محقق کرده‌اند را دعوت کنند تا در کلاس صحبت کنند و مسیرهای موفقیت و شکست خود را به اشتراک بگذارند. در مدرسه روزولت های، گروه علوم به طور منظم «روز فارغ‌التحصیلان STEM» را برگزار می‌کند، جایی که فارغ‌التحصیلانی که در زمینه‌هایی مانند مهندسی، پزشکی و علوم محیط زیست کار می‌کنند، باز می‌گردند و مسیرهای شغلی خود را با دانش‌آموزان به اشتراک می‌گذارند. یکی از این فارغ‌التحصیلان، دکتر مایا سینگ، روایت کرد که چگونه او در یک زمینه مهندسی که اکثراً مردانه بود، سر از تبعیض جنسیتی گذاشت و به دانش‌آموزان زن الهام بخش شد تا در زمینه STEM سرگرم شوند.
آن‌ها به دانش‌آموزان کمک می‌کنند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند و راهنمایی لازم برای بهبود نقاط قوت و غلبه بر نقاط ضعف را فراهم می‌کنند. به عنوان مثال، یک معلم ممکن است به دانش‌آموزی که می‌خواهد نویسنده شود کمک کند تا یک پرونده نویسندگی ایجاد کند، یا به دانش‌آموزی که به علوم علاقه دارد فرصت تحقیقاتی پیدا کند. خانم کیم، یک معلم نویسندگی خلاقانه، یک کارگاه پس از مدرسه تأسیس کرد که در آن دانش‌آموزان می‌توانستند نوشته‌های خود را برای دریافت بازخورد از همکلاسی‌ها و معلم ارسال کنند. از طریق بازخوردهای سازنده، دانش‌آموزان یاد گرفتند تا تکنیک‌های داستان‌نویسی خود را بهبود دهند و سبک منحصر به فرد نویسندگی خود را توسعه دهند. یکی از دانش‌آموزان، ایتان، در ابتدا نویسنده‌ای ناامید بود اما با راهنمایی خانم کیم، داستان کوتاهش در یک مجله ادبی ملی برای نوجوانان منتشر شد.
همچنین دانش‌آموزان را به اهمیت تلاش سخت، پایداری و مقاومت در برابر مشکلات آموزش می‌دهند - مهارت‌هایی که برای دستیابی به هر هدفی ضروری هستند. وقتی دانش‌آموزان با شکست‌هایی مواجه می‌شوند، مربی-معلم آن‌ها در کنارشان قرار می‌گیرد تا آن‌ها را تشویق کند دوباره امتحان کنند، از اشتباهاتشان درس بگیرند و دوباره تلاش کنند. در یک پروژه نمایشگاه علوم، یک گروه از دانش‌آموزان ممکن است با شکست‌های مکرر در آزمایش خود مواجه شوند. یک مربی-معلم نه تنها به آن‌ها در رفع مشکلات فنی کمک می‌کند، بلکه به آن‌ها یادآوری می‌کند که برخی از بزرگ‌ترین کشفیات علمی پس از صدها تلاش انجام شده است.
در جریان یک نمایشگاه علمی محلی، یک تیم از دانش‌آموزان به رهبری آقای رامیرز، معلم زیست‌شناسی، قصد داشتند یک جایگزین زیست‌تخریب‌پذیر برای پلاستیک توسعه دهند. پس از ماه‌ها آزمایش ناموفق و ناامیدی، دانش‌آموزان قصد داشتند دست از کار بکشند. آقای رامیرز به آن‌ها یادآوری کرد که الکساندر فلمینگ پس از سال‌ها تحقیق، به طور تصادفی پنی‌سیلین را کشف کرد. او جلسات آزمایشگاهی اضافی برگزار کرد، آن‌ها را با دانشمندان محلی برای دریافت مشورت در ارتباط قرار داد و به آن‌ها کمک کرد تا داده‌هایشان را به دقت بیشتری تحلیل کنند. در نهایت تیم فرمول خود را بهبود بخشید و جایزه بزرگ را برنده شد و در این فرآیند درس‌های ارزشمندی درباره استقامت فرا گرفت.
مربیان-معلم ها نیز نقش مهمی در کمک به دانش‌آموزان برای شکل‌گیری شخصیت و ارزش‌های آن‌ها از طریق فعالیت‌های آموزشی فراگیر ایفا می‌کنند. آن‌ها رفتارهای مثبت مانند صداقت، احترام و مهربانی را الگو می‌کنند و به دانش‌آموزان اهمیت این ارزش‌ها در زندگی روزمره‌شان را یاد می‌دهند. همچنین ممکن است پروژه‌هایی مانند خدمت به جامعه را سازماندهی کنند که در آن دانش‌آموزان ارزش کمک به دیگران را از طریق تجربه مستقیم یاد می‌گیرند. در مدرسه ابتدایی لینکلن، کلاس چهارم خانم پاتل با یک خانه سالمندان محلی همکاری کرد و به طور هفتگی بازدید کردند تا داستان بخوانند و بازی کنند. از طریق این تعاملات، دانش‌آموزان کاربرد همدلی و شادی برجسته‌سازی دادن به دیگران را فرا گرفتند.
آنها ممکن است از مثال‌های واقعی یا بحث‌های کلاسی برای کمک به دانش‌آموزان در درک دیлем‌های اخلاقی و اتخاذ تصمیمات درست استفاده کنند. به عنوان مثال، از طریق تمرین‌های نقش‌آفرینی، دانش‌آموزان می‌توانند راه‌های مقابله با شرایطی مانند شاهد بودن تقلب یک دوست در یک آزمون را بررسی کنند. یک مربی-معلم همچنین می‌تواند به یک دانش‌آموز که با فشار همسالان دچار مشکل است کمک کند تا بتواند در برابر خود ایستادگی کند، یا به یک دانش‌آموز که قربانی خشونت شده است کمک کند تا جسارت بخواستن کمک را پیدا کند. این درس‌های مربوط به شخصیت هم به اندازه درس‌های تحصیلی اهمیت دارند، زیرا شکل‌دهنده فردیت افرادی هستند که دانش‌آموزان به آنها تبدیل می‌شوند.
در یک کلاس بهداشت در مدرسه متوسطه، آقای گارسیا یک فعالیت نقش‌آفرینی با عنوان "مزایا و معایب دوستی" سازماندهی کرد. دانش‌آموزان در شرایطی مثل اینکه دوستی آن‌ها را تحت فشار قرار دهد تا از کلاس غیبت کنند یا اطلاعات خصوصی را به اشتراک بگذارند، نقش‌آفرینی کردند. از طریق بحث‌های هدایت‌شده، آقای گارسیا به دانش‌آموزان کمک کرد تا عواقب انتخاب‌های مختلف را تحلیل کنند و راهکارهایی برای پافشاری بر ارزش‌های خود توسعه دهند. یک دانش‌آموز به نام میا، بعداً این درس‌ها را در عمل به کار گرفت، زمانی که توانست دوستش را متقاعد کند تا به دزدی یک وسیله مورد نیاز مدرسه اعتراف کند و هم ایمان به ارزش‌ها و هم وفاداری نشان داد.
همراهی یک مربی-معلم می‌تواند تأثیری دوام‌دار بر زندگی یک دانش‌آموز داشته باشد که اغلب به شیوه‌های غیرمنتظره‌ای ظاهر می‌شود. بسیاری از بزرگسالان می‌توانند به گذشته نگاه کنند و ببینند که چگونه یک مربی-معلم به آن‌ها کمک کرده است تا تصمیمات مهمی مانند انتخاب رشته دانشگاهی یا مسیر شغلی خود را بگیرند. شاید مربی-معلم خود را مسئول به دست آوردن اعتماد به نفس لازم برای دنبال کردن یک هدف چالش‌برانگیز یا عبور از یک دوره سخت در زندگی‌شان بدانند. داستان‌های بی‌شماری از دانش‌آموزانی که پس از دریافت هدایت از سوی یک مربی-معلم توانسته‌اند موانع قابل توجهی را پشت سر بگذارند، وجود دارد.
سارا، دانشجویی از نسل اول خانواده که به دانشگاه رفته بود، در سال آخر دبیرستان با سندرم فرد تقلبی دست و پنجه نرم می‌کرد. مشاور دبیرستان او، آقای واشینگتون، استعدادهای سارا را شناخت و در راستای پشتیبانی از متقاضیان دانشگاهی به او کمک کرد. او سارا را با فرصت‌های بورسیه آشنا کرد، به ویرایش مقاله‌هایش پرداخت و حتی مصاحبه‌های تمرینی را برایش آماده کرد. بسپاس از هدایت و راهنمایی او، سارا در دانشگاه رویایی‌اش پذیرفته شد، جایی که به یکی از رهبران دانشجویی تبدیل شد و بعد بازگشت به دبیرستان خود به عنوان سخنران مهمان و باعث الهام از دانش‌آموزان دیگر شد. در برخی موارد، راهنمایی یک معلم-مشاور می‌تواند مسیر زندگی یک دانش‌آموز را تغییر دهد، به او کمک کند تا از نتایج منفی اجتناب کند و او را به سمت مسیری موفقیت فراخواند.
استاد-سرپرست‌ها نیز از این رابطه سود می‌برند. فرایند سرپرستی از دانش‌آموزان به معلمان این امکان را می‌دهد تا تأثیر کار خود را از نزدیک ببینند، که امری بسیار پاداش‌گونه محسوب می‌شود. این موضوع به آن‌ها کمک می‌کند تا با دانش‌آموزان خود در ارتباط باقی بمانند و به دلایلی که به عنوان معلم شدند، وفادار بمانند. سرپرستی همچنین به معلمان این امکان را می‌دهد تا مهارت‌های خود را در زمینه‌هایی چون ارتباطات، رهبری و حل مسئله توسعه دهند که می‌تواند رشد حرفه‌ای آن‌ها را تقویت کند. برخی از معلمان در می‌یابند که تجربیات سرپرستی روش‌های جدیدی برای تدریس ایجاد می‌کنند و منجر به کلاس‌های پویاتر و مؤثرتری می‌شوند.
خانم لوپز، یک معلم متخصص ریاضی با سابقه، ابتدا سرپرستی را به عنوان یک وظیفهٔ اضافی می‌دید. با این حال، پس از همکاری نزدیک با گروهی از دانش‌آموزان با مشکل، راه‌های نوآورانه‌ای برای توضیح مفاهیم پیچیده کشف کرد. با تطبیق سبک تدریس خود بر اساس نیازهای یادگیری فردی، او نه تنها موجب بهبود نمرات ریاضی دانش‌آموزانش شد، بلکه جایزهٔ ملی مربی‌های ممتاز را نیز دریافت کرد. تجربهٔ او نشان می‌دهد که سرپرستی چگونه سفر آموزشی دانش‌آموزان و معلمان را غنی‌تر می‌کند.
در روز جهانی معلمان، باید نقش معلمان را به عنوان مشاوران و همراهان زندگی به رسمیت بشناسیم و این نقش را جشن بگیریم. باید از معلمانی که ما را در سفر زندگی هدایت کرده‌اند، قدردانی کنیم و به دیگران انگیزه دهیم تا این نقش مهم را بپذیرند. همچنین باید مدارس و مؤسسات آموزشی را در تأمین آموزش‌ها و منابع لازم برای معلمان به‌منظور ایفای مؤثرترین نقش مشاوره‌ای حمایت کنیم. زیرا وقتی معلمان نقش مشاوره‌ای را ایفا می‌کنند، تنها به دانش‌آموزان در موفقیت در مدرسه کمک نمی‌کنند، بلکه به آن‌ها در موفقیت در زندگی یاری می‌رسانند.
معلمان تنها مربیان نیستند— آن‌ها مشاوران، راهنمایان و الگوهای ما هستند. آن‌ها در طول سفر زندگی ما کنار ما قدم می‌زنند، به ما کمک می‌کنند تا بالا و پایین‌های زندگی را پشت سر بگذاریم و ما را الهام می‌بخشند تا به بهترین نسخه از خودمان تبدیل شویم. پس در این روز جهانی معلمان، از معلمان مشاور که تفاوتی در زندگی ما ایجاد کرده‌اند، تجلیل کنیم و قدرت مشاوره را در شکل‌دهی به آینده دانش‌آموزانمان جشن بگیریم.
0469f0e973389670f49a35bd3647509.jpg
email goToTop