نزول ابریشمی همواره زمانی حیاتی برای کشاورزی بوده است، زیرا آخرین مراحل برداشت پاییزی و آغاز آمادهسازی برای زمستان را رقم میزند. برای کشاورزان سراسر جهان—بهویژه آنانی که در مناطق با آبوهوای معتدل زندگی میکنند—این دوره نجومی برنامهای شلوغ از کارها را به همراه دارد که هدفش محافظت از محصولات، حفظ محصولات برداشتشده و آمادهسازی زمینها برای ماههای سرد پیش روست.
از نظر تاریخی، اهمیت نزول اَشکه در تقویمهای کشاورزی به قرون پیشین بازمیگردد. به عنوان مثال، کشاورزان چینی باستان، فصول خورشیدی را به دقت در فرهنگنامهها ثبت میکردند و از آنها به عنوان راهنمایی برای کاشت، کشت و برداشت محصولات استفاده مینمودند. آنها مشاهده میکردند که زمان نزول اَشکه اغلب با تغییراتی در الگوهای آسمانی، مانند موقعیت صورت فلکیهای خاصی، همزمان میشود که این امر بیشتر بر شیوههای کشاورزی آنان تأثیر میگذاشت. این ارتباط عمیق میان آسمان و زمین تنها یک باور سوپرستیشگونه نبود، بلکه نشاندهنده درک عملی از جهان طبیعی بود. در اروپای قرون وسطی، راهبان حاضر در صومعهها نیز سابقههای دقیقی از تغییرات فصلی به دست داده بودند و رویدادهای نجومی را با چرخههای رشد محصولات مرتبط میکردند. این سوابق راهبانی به عنوان منابع مهمی برای کشاورزان محلی مورد استفاده قرار میگرفت و جهانیبودن وابستگی بشر به نشانههای آسمانی در برنامهریزی کشاورزی را برجسته میکرد.
یکی از مهمترین فعالیتهای کشاورزی در دوره نزول سرما، برداشت محصولات دیرهنگام است. بسیاری از سبزیجات و غلاتی که در تابستان یا اوایل پاییز کاشته شدهاند، در اواخر اکتبر و دقیقاً قبل از شدتگیری یخبندان به بلوغ میرسند. این محصولات شامل شلتوک، کلم، هویج، ترب، و غلات دیرهنگامی مانند عدس و دخن هستند. کشاورزان عجله میکنند تا این محصولات را جمعآوری کنند، زیرا حتی یخبندان خفیف نیز میتواند باعث آسیب به کیفیت آنها شود. به عنوان مثال، شلتوک به سرما حساس است؛ اگر پس از اولین یخبندان شدید در زمین باقی بماند، گوشت آن نرم شده و غیرقابل خوردن میشود. کلم از سوی دیگر میتواند تحملکننده یخبندان خفیفی باشد، اما یخبندان شدید باعث میشود برگهایش یخ بزنند و فاسد شوند. پس از برداشت، این محصولات اغلب در زیرزمینها، انبارها یا مکانهای خنک و خشک دیگر نگهداری میشوند تا در طول زمستان تازه بمانند. در برخی جوامع روستایی، خانوادهها دور هم جمع میشدند تا در برداشت کمک کنند و احساسی از جامعهمندی و هدف مشترک ایجاد شود. این تلاش جمعی تنها از نظر عملی مفید نبود، بلکه پیوندهای اجتماعی را نیز تقویت میکرد و داستانها و سنتها در طول این مراسم برداشت از نسلی به نسل دیگر منتقل میشد. در برخی مناطق آمریکای شمالی، در این زمان مراسم ساخت انبار معمولاً برگزار میشد، جایی که همسایگان نه تنها برای برداشت، بلکه برای ساخت یا تعمیر انبارها گرد هم میآمدند و اهمیت اقدام جمعی را در جوامع کشاورزی بیش از پیش برجسته میکردند.
پس از برداشت محصول، کشاورزان توجه خود را به آمادهسازی زمینها برای زمستان معطوف میکنند. یکی از کارهای رایج، شخم زدن خاک است. شخم زدن به دفن بقایای محصولات برداشتشده (مانند ساقهها و برگها) در خاک کمک میکند تا در طول زمستان تجزیه شوند و مواد آلی به خاک اضافه کنند. این فرآیند همچنین به شل شدن خاک کمک میکند، نفوذ آب را آسانتر میسازد و از فشردگی خاک جلوگیری میکند. علاوه بر این، شخم زدن میتواند با قرار دادن آفات و علفهای هرز در معرض هوای سرد و یخبندان، به کاهش تعداد آنها کمک کند و از خسارت آنها به محصولات سال آینده جلوگیری نماید. در اروپای قرون وسطایی، کشاورزان از مجرههای چوبی استفاده میکردند که توسط گاو یا اسب کشیده میشد؛ فرآیندی پرهزینه و زمانبر که مهارت و صبر زیادی میطلبد. امروزه تراکتورهای مدرن شخم زدن را کارآمدتر کردهاند، اما اصول بنیادین همچنان همان است. برخی از کشاورزان نوآور اکنون در این دوره به بررسی روشهای کشاورزی بدون شخم میپردازند که هدفشان کاهش اختلال در خاک است در حالی که همچنان به اهداف چرخه مواد مغذی و کنترل علفهای هرز دست مییابند. این روشهای بدون شخم اغلب شامل استفاده از محصولات پوششی است که پس از برداشت محصول اصلی کاشته میشوند تا از خاک در برابر فرسایش محافظت کرده و آن را با مواد آلی غنی کنند. سپس محصولات پوششی معمولاً با غلت دادن یا چین دادن از بین میروند و روی سطح خاک باقی میمانند تا به عنوان مالچ طبیعی عمل کنند و نیاز به علفکشهای مصنوعی را کاهش دهند.
وظیفهٔ مهم دیگری که باید انجام شود، پوشاندن یا محافظت از محصولاتی است که در مزرعه باقی میمانند. برخی از محصولات، مانند گندم زمستانی، در پاییز کاشته میشوند و باید سرمای زمستان را تحمل کنند تا در بهار رشد کنند. در دورهٔ فست دسنت (نزول سرما)، کشاورزان اغلب این محصولات را با لایهای از کاه یا مالچ میپوشانند تا آنها را از سرما عایق کنند. کاه به حفظ دمای ثابت خاک کمک میکند و از یخزدن ریشههای گندم جلوگیری میکند. همچنین این کار به حفظ رطوبت در خاک کمک میکند که برای رشد گندم در بهار بسیار مهم است. در برخی مناطق، کشاورزان از فیلم پلاستیکی نیز برای پوشاندن خاک استفاده میکنند که علاوه بر افزایش عایقبندی، به گرمتر شدن زودتر خاک در بهار کمک میکند و گندم را در رشد زودهنگام یاری میرساند. در کشاورزی سنتی ژاپن، کشاورزان سیستمهای پیچیدهای از سد باد با استفاده از بامبو و کاه ایجاد میکردند تا از محصولات زمستانی خود محافظت کنند. این سدهای بادی نه تنها گیاهان را از بادهای سرد محافظت میکردند، بلکه عنصری زیباییشناختی به منظره میدادند و عملکرد را با زیبایی ترکیب میکردند. در کشورهای اسکاندیناوی، کشاورزان تکنیکهای منحصربهفردی برای محافظت از سبزیجات ریشهای در زمین توسعه دادهاند. آنها خاک را روی محصولات انباشته میکنند و لایهای طبیعی از عایق ایجاد میکنند که حتی میتواند سختترین شرایط زمستانی را تحمل کند. این روش که به نام «تپران» (hilling) شناخته میشود، نه تنها از سبزیجات محافظت میکند، بلکه طعم آنها را نیز بهبود میبخشد، زیرا به گیاهان اجازه میدهد پوستی ضخیمتر تشکیل دهند.
نگهداری محصولات برداشتشده، فعالیت مهم دیگری در دوره نزول یخبندان است. پیش از اختراع سیستمهای مدرن سردکردن، کشاورزان به روشهای سنتی متکی بودند تا مواد غذایی را در طول زمستان تازه نگه دارند. یکی از روشهای رایج، خشک کردن است؛ میوههایی مانند خرما و سیب را برش داده و در آفتاب خشک میکنند، در حالی که سبزیجاتی مانند هویج و سیبزمینی یا خشک میشوند یا در مکانهای سرد و تاریک نگهداری میشوند. روش دیگر، شور کردن یا تخمیر کردن است؛ کلمها به کلم شور (سورکروت) تبدیل میشوند، شلغم به شلغم ترش و خیار به ترشی. این روشهای نگهداری نه تنها عمر محصولات را افزایش میدهند، بلکه طعم و مواد مغذی بیشتری را نیز به وعدههای غذایی زمستانی اضافه میکنند. در برخی مناطق، کشاورزان همچنین غلات را در سیلوهای بزرگ یا کیسهها نگه میدارند تا خشک بمانند و از آفتهایی مانند موش و حشرات محافظت شوند. در کشورهای اسکاندیناوی، سنت دود دادن ماهی و گوشت در این فصل، علاوه بر نگهداری مواد غذایی، طعمهای آشپزی منحصربهفردی ایجاد میکرد که تا امروز نیز مورد تقدیر قرار دارد. فرآیند دود دادن شامل ساخت انبارهای خاص دودی و استفاده از انواع مختلف چوب برای ایجاد طعمهای متمایز بود که این عمل به دانش و مهارت خاصی نیاز داشت. علاوه بر این روشهای سنتی، کشاورزان مدرن نیز در حال آزمودن روشهای جدید نگهداری مانند درزگیری خلاء و انجماد-خشک کردن هستند. این روشها راحتی بیشتری فراهم میکنند و ماندگاری طولانیتری دارند و به کشاورزان اجازه میدهند تا محصولات خود را مؤثرتر به بازار عرضه کرده و مشتریان گستردهتری را جذب کنند.
مراقبت از دام نیز بخش مهمی از فعالیتهای کشاورزی در دوره نزول سرما است. با کاهش دمای هوا، کشاورزان باید مطمئن شوند که حیواناتشان پناهگاه گرمی دارند و به اندازه کافی غذا دریافت میکنند. آنها ممکن است ساختمانهای دامداری را تعمیر کنند تا از وزش باد سرد جلوگیری شود، کاه به بستر حیوانات اضافه کنند تا عایق حرارتی بهتری ایجاد شود، و مقدار علوفه داده شده به دامها را افزایش دهند — به ویژه حیواناتی مانند گاو و گوسفند که برای حفظ گرمای بدن به انرژی بیشتری نیاز دارند. برخی از کشاورزان قبل از زمستان گوسفندان را کلاهگیری میکنند، چرا که پشم ضخیم آنها میتواند آنها را در برابر سرما محافظت کند، و پشم جمعآوری شده را برای استفاده بعدی ذخیره میکنند. علاوه بر این، کشاورزان ممکن است حیوانات جوان یا بیمار را از گله جدا کنند تا مراقبت و حفاظت بیشتری در برابر سرما از آنها به عمل آید. در جوامع عشایری مغولستان، چوپانان دامهای خود را در دوره نزول سرما به ارتفاعات پایینتر با مرتعهای پوشیدهتر منتقل میکنند. این مهاجرت فصلی که به عنوان "حرکت کوچنشینی" شناخته میشود، فرآیندی دقیقاً برنامهریزی شده بود که شامل در نظر گرفتن دسترسی به آب، علوفه و پناهگاه مناسب بود. چوپانان همچنین چادرهای فومی سنتی خود به نام "گر" را با افزودن لایههای اضافی فوم و تقویت قابها در برابر آب و هوای سخت مقاومتر میکردند. در مناطق کوهستانی اسکاتلند، کشاورزان رویکرد منحصربهفردی در مراقبت از دام در این دوره دارند. آنها پناهگاههای سنگی به نام "فانک" میسازند که از دامها در برابر بادهای شدید و برف محافظت میکنند. این پناهگاهها معمولاً در مکانهای استراتژیکی مانند نزدیکی منابع آب و درههای پوشیده ساخته میشوند تا سلامت و تندرستی حیوانات تضمین شود.
مدیریت آب کار دیگری است که کشاورزان در دوره نزول اولیه سرما بر آن تمرکز میکنند. آنها باید اطمینان حاصل کنند که قبل از یخزدن خاک، زمینها رطوبت کافی داشته باشند، زیرا خاک یخزده نمیتواند آب را جذب کند و خاک خشک میتواند به محصولات زمستانی آسیب برساند. کشاورزان در صورت کمبارشی ممکن است زمینهای خود را آبیاری کنند یا کانالهایی حفر کنند تا آب اضافی دفع شود؛ کاری که میتواند از غرقاب شدن خاک و یخزدن آن جلوگیری کند. همچنین باید سیستمهای آبیاری مانند لولهها و پمپها را در برابر یخزدن محافظت کنند، که این امر با تخلیه آب از آنها یا پوشاندن آنها با عایق انجام میشود. در مناطق خشک، کشاورزان تکنیکهای پیشرفته جمعآوری آب را توسعه دادهاند، مانند ساخت استخرهای زیرزمینی و استفاده از سیستمهای آبیاری قطرهای. این سیستمها در دوره نزول اولیه سرما با دقت تنظیم میشوند تا اطمینان حاصل شود که آب بهصورت کارآمد مصرف شده و محصولات مقدار مناسبی از رطوبت را بدون هدررفتن این منبع ارزشمند دریافت میکنند. علاوه بر این اقدامات عملی، کشاورزان مدرن از فناوریهای هوشمند مدیریت آب نیز استفاده میکنند. این فناوریها شامل حسگرهای رطوبت خاک هستند که میتوانند دادههای لحظهای درباره سطح رطوبت خاک ارائه دهند و به کشاورزان کمک کنند تا در مورد آبیاری تصمیمات آگاهانهتری بگیرند. از پهپادها نیز برای پایش سلامت محصولات و توزیع آب استفاده میشود تا کشاورزان بتوانند مشکلات مربوط به آب را سریعاً و بهصورت کارآمد شناسایی و رفع کنند.
علاوه بر این وظایف عملی، نزول مَه در عین حال زمانی است که کشاورزان برنامهریزی برای فصل کشت بعدی را آغاز میکنند. آنها ممکن است برداشتهای خود را مرور کنند، مشخص کنند کدام محصولات به خوبی رشد کردهاند و کدامها نه، و در مورد اینکه چه چیزی را در بهار بکارند تصمیم بگیرند. همچنین ممکن است ابزارهای کشاورزی خود را تعمیر یا تعویض کنند، مانند شخمها، دیسکها و کاشتکنها، تا اطمینان حاصل کنند که هنگام گرم شدن هوا آماده استفاده هستند. برخی از کشاورزان در این زمان به نمایشگاههای کشاورزی یا کارگاههای آموزشی نیز شرکت میکنند تا درباره تکنیکهای جدید کشت یا ارقام جدید محصولاتی که ممکن است برای منطقهشان مناسبتر باشند، اطلاعات کسب کنند. در سالهای اخیر، پلتفرمهای دیجیتالی ظهور کردهاند که به کشاورزان امکان میدهند با متخصصان و دیگر تولیدکنندگان از سراسر جهان ارتباط برقرار کنند. از طریق انجمنهای آنلاین و کارگاههای مجازی، آنها میتوانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند، مشاوره در مورد مدیریت محصولات بگیرند و از آخرین تحقیقات و فناوریهای کشاورزی مطلع بمانند. این پلتفرمهای دیجیتال همچنین به کشاورزان خُرد اجازه دادهاند تا به بازارهای جهانی دسترسی پیدا کنند و محصولات خود را مستقیماً به مصرفکنندگان بفروشند و از واسطههای سنتی بگذرند. این امر نه تنها درآمد آنها را افزایش داده، بلکه کنترل بیشتری نیز بر کسبوکارهایشان به دست داده است.
امروزه، با اینکه کشاورزی مدرن فناوریهای جدیدی مانند گلخانهها و ماشینآلات کشاورزی مکانیزه را معرفی کرده است، بسیاری از این فعالیتهای کشاورزی سنتی در دوره نزول یخبندان همچنان انجام میشود. این فعالیتها نشاندهنده دانش نسلهای متوالی از کشاورزانی هستند که آموختهاند با چرخههای طبیعت هماهنگ شوند تا برداشت موفقی داشته باشند و فصل بعدی حاصلخیزی را تضمین کنند. برای کشاورزان، نزول یخبندان همچنان زمانی از تحول است؛ دورهای برای تأمل در تلاشهای سال گذشته و نگاه به سمت فرصتهایی که فصل کشت جدید به همراه خواهد داشت. این زمانی است که قدیم و جدید با هم ملاقات میکنند، جایی که روشهای سنتی با فناوریهای مدرن تطبیق داده شده و بهبود مییابند تا پایداری و بهرهوری کشاورزی در برابر تغییرات آبوهوایی و نیازهای در حال تحول مصرفکنندگان حفظ شود.